جدول جو
جدول جو

معنی چرکچی باشی - جستجوی لغت در جدول جو

چرکچی باشی(چُ رَ)
رئیس نانوایان. بزرگتر نانواها. رجوع به چرک و چرکچی و چرکچی خانه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چرخچی باشی
تصویر چرخچی باشی
در دورۀ صفویه، فرمانده چرخچیان
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
رئیس چرخچیان. فرمانده و بزرگ چرخچی ها. آنکه مقدمهالجیش لشکر زیر فرمان او بوده است. عنوانی که در قدیم رئیس پیشقراولان لشکر داشته است: عالیجاهان علی مردانخان بختیاری و اسماعیل خان فیلی را چرخچی باشی و مقدمهالجیش لشکر ظفراثر مقرر... (تاریخ زندیه) ، فرمانده توپچیان. رئیس توپچی ها. رجوع به چرخچی شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
منصبی از مناصب درباری. رئیس چراغچی ها. بزرگتر چراغداران دربار پادشاه یا خانه اعیان. آنکه رسیدگی به کار چراغچی ها را بر عهده دارد
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ)
رئیس و بزرگ چپرچیان. صاحب البرید. وزیر پست. مسؤول پست. چاپارچی باشی
لغت نامه دهخدا